«عثمان طه» کیست؟ / روایتی از دیدار و گفتوگو با خطاط مشهور قرآن
تاریخ انتشار: ۲۵ مهر ۱۳۹۷ | کد خبر: ۲۱۱۰۳۰۴۰
«عثمان طه» نامی است که شاید در اولین مواجهه با آن به نظر آشنا برسد و کمتر کسی باشد که انس حداقلی با قرآن داشته باشد و نام «عثمان طه» را نشنیده باشد. اما آشنایی با عثمانطه محدود به قرآنی است که با خط وی کتابت شده و این تقریباً همه اطلاعاتی است که بسیاری از مردم از صاحب خطی داریم که آن را زیاد میبینیم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
شیخ «عثمان حسین طه» معروف به «عثمان طه» کاتب معروف قرآن کریم است که قرآن کتابت شده توسط وی چند دهه است که در کشورمان چاپ میشود و بیتردید بیشترین چاپ قرآن در سالهای اخیر با خط این کاتب قرآن کریم است.
شیخ عثمان طه اهل کشور سوریه است اما چند سالی است که در مدینه ساکن است و در آنجا هم چند بار کل قرآن را با قرائات مختلف کتابت کرده است. البته به دلیل اقامت وی در مدینه بسیاری گمان میکنند که وی اهل عربستان است اما همانطور که بیان شد شیخ عثمانطه اهل سوریه است.
استاد مهدی دغاغله از جمله کسانی است که دوبار به دیدار شیخ عثمان طه رفته که برای اطلاع از صحبتهای استاد دغاغله و عثمان طه با وی به گفتوگو نشستیم.
استاد دغاغله در گفتوگو با فارس به تشریح دیدارش با شیخ عثمان طه پرداخت و در این خصوص گفت: من دوبار به طور مفصل با شیخ عثمان طه دیدار کردم که یک بار به همراه اعضای گروه تواشیح خوزستان و یک بار به همراه استاد شاهمیوه اصفهانی به دیدار استاد رفتیم.
در ادامه استاد دغاغله به روایت دیدار اولش با شیخ عثمان طه پرداخت.
آشنایی شیخ با زبان فارسی
در سفر حج چندسال قبل و هنگام حضور در مدینه تصمیم گرفتیم دیداری با شیخ عثمان طه داشته باشیم. موضوع را با یکی از دوستان مطرح کردیم تا هماهنگی لازم را جهت حضور ما در منزل شیخ انجام دهد.
شیخ در مدینه در آپارتمانی در طبقه پنجم زندگی میکند، درب را خودش شخصاً باز کرد، چند سال قبل او را دیده بودم تغییر چندانی نکرده بود.
با تبسم و به زبان فارسی گفت : خیلی خوش آمدید!!
با خود فکر کردم همین یک جمله را از فارسی یاد گرفته است اما ادامه داد:
گفت: حال شما خوب است؟
گفتم: خیلی ممنون شما خوبید؟
الحمدلله زندگی میگذرد!!
گفتم: استاد من سرما خوردم، ببخشید که از نزدیک با شما مصافحه نمیکنم.
گفت: شما داروی سرما خوردگی هم مصرف میکنید؟
بله
اگر دارو مصرف نکنید هفت روز تمام طول میکشد تا خوب شوید اما حالا که دارو مصرف میکنید فقط یک هفته طول میکشد!! از اینجا معلوم شد فردی شوخ طبع و باهوش است.
دور تا دور اتاق نشیمن و شاید تمام خانه مزین به تابلوهای خطی زیبا بود که همه آیات قرآن، احادیث و حکمتهای بزرگان بود.
لهجه شیرینی داشت و بعضی از افعال را جابجا میگفت. گفتم ما به زبان عربی و به لهجه سوری هم مسلط هستیم شما آنگونه که راحت هستید صحبت کنید ما مشکلی نداریم. سپس با زبان عربی با وی صحبت کردیم، شیخ خوشحال شد و گفت الحمدلله که ارتباط با شما آسانتر شد. سپس ادامه داد: آیا همه ایرانیها به این راحتی عربی صحبت میکنند یا فقط قاریان قرآن و گروههای تواشیح با زبان عربی آشنا هستند؟
به خط نستعلیق علاقه دارم و با کمک استاد امیرخانی با زبان فارسی آشنا شدم
گفتم: خیلی از ایرانیها به زبان عربی مسلط هستند، اما شما بگوئید فارسی را کجا یاد گرفتید؟
گفت: من به خط نستعلیق فارسی علاقه زیادی دارم و هنگام تمرین کردن بر نوشتههای فارسی لازم میشود که معنای کلمات را بفهمم وگرنه هیچ لذتی نمیبرم. دیگر اینکه استاد امیرخانی دوست بنده است و من از ایشان و بعضی از دوستان ضربالمثلهای فارسی زیادی را یاد گرفتم.
به ایران و زبان فارسی علاقه زیادی دارم
حتماً از گسترش فعالیتهای قرآنی و جایگاه خط در ایران مطلع هستید و اینکه قبلاً برادر شما (علی طه) به ایران آمده بود و مصحفی با خط خود به رهبر انقلاب هدیه کرده بودند آیا نیامدن شما تاکنون به ایران دلیل خاصی داشته است؟
شاید چون برادرم (علی) است و من (عثمان) !!! سپس بلافاصله خندید و گفت: شوخی کردم سپس ادامه داد: گمان کنم علاقه من به ایران و ایرانیان و زبان فارسی، نیازی به توضیح نداشته باشد فارسی سخن گفتنم دلیل واضحی است. من غیر از زبان عربی با دو زبان فارسی و تا حدودی ترکی آشنا هستم و دلیل آن زیبائی خط این دو است و فکر کنم تا آخر عمر با زبان اردو آشنا نخواهم شد چون خط آنها از نظر من زشت است.
سپس به زبان فارسی عبارتهای زیر را گفت: لفظ لفظ عرب است، لفظ فارسی شکر است، لفظ ترکی هنر است.
بسیاری فکر میکنند عثمان طه سالها قبل فوت کرده
مدت زیادی است که نام شما ملازم قرآن بوده، شما از چه سنی شروع به کتابت قرآن کردید؟
بله، میدانم که خیلی از مردم فکر میکنند عثمان طه چندین سال است که مرده است و در این خصوص خاطرهای به ذهنم رسید.
روزی یک نفر در فرودگاه مرا دید و مشتاقانه احوالپرسی کرد. سپس یکی از دوستانش را دید و او را صدا کرد و گفت: معرفی میکنم، ایشان استاد عثمان طه نویسنده قرآن است. دوستش گفت: شوخی میکنی، عثمان طه دویست سال است که مرده است!!
اولین قرآن را در سن ۳۰ سالگی نوشتم و انگیزهای جز علاقه و خدمت به ساحت قرآن نداشتم و اصلاً پیشبینی نمیکردم که چنین استقبالی از آن شود و چنین جایگاهی پیدا کند مدتی بعد مرحوم حافظ اسد مرا طلبید و از من قدردانی کرد. من هم یک قرآن نوشتم و به ایشان هدیه کردم.
خاطره دیگری تعریف کنم: قبل از اینکه کشور عربستان از من بخواهد که به اینجا بیایم، قرآنی نوشته بودم و یکی از دوستانم با اصرار، اصل قرآن را از من گرفت و بدون اذن از من، آن را به کشور عربستان با قیمت سه میلیون ریال سعودی فروخت و در چاپخانه آنها بدون درج اسم من به عنوان خطاط، به چاپ رسید من بعد از اینکه قرآن را دیدم بسیار ناراحت شدم و نامهای به ملک فهد نوشتم و مساله قرآن را توضیح دادم و ذکر کردم که مسلمترین حقم بنده این است که حداقل اسمم در قرآن به عنوان خطاط چاپ شود و بعد از مدتی متوجه شدم که نامه من واقعاً به دست وی رسیده بود و ملک فهد هم دستور داد که جلوی توزیع گرفته شود و قرآن مجدداً با ذکر اسم خطاط چاپ شود.
اولین قرآن را از روی مصحف قدیمی مصری برای دوران ملک فاروق نوشتم
آیا شما برای نوشتن قرآن الگوی خاصی داشتید؟
بله، من رسم الخط عثمانی را از روی یک قرآن قدیم مصری که در زمان ملک فاروق نوشته شده بود، نوشتم. اما اینکه آخر آیه در آخر صفحه نوشته میشود، این را از یک قرآن ترکی یاد گرفتم.
ابعاد قرآنی که مینویسید، به اندازه همین ابعاد قرآن چاپ شده است؟
خیر، من قرآن را در ابعاد ۱۰۰ در ۷۰ سانتیمتر مینویسم، سپس هنگام چاپ کوچک میشود و دلیل آن هم واضح است. شما اگر نوشتهای را ریز بنویسید، وقتی آن را بزرگ کنید عیبهای زیادی در آن مشاهده میکنید اما اگر آن را بزرگ بنویسید سپس کوچکش کنید، دقت کار بسیار بالا میرود. نمیخواهم از خودم تعریف کنم ولی تاکنون پیش نیامده است که بعد از تمام کردن صفحهای کسی بتواند کوچکترین اشکال از آن بگیرد.
یک دوره کتابت قرآن دو و نیم سال زمان میبرد
برای نوشتن یک قرآن به چه مدتی از زمان نیازمندید؟
حدود دو سال و نیم بطول میانجامد و من نهایت دقت را در نوشتن، مد نظر قرار میدهم و همواره با حوصله و اشتیاق مینویسم و در نوشتن هیچگاه عجله نمیکنم.
شما برای نوشتن از قلم و کاغذ خاصی استفاده میکنید؟
بله، از بهترین نوع کاغذ روسی استفاده میکنم و با قلم فلزی مخصوص مینویسم.
نسخههای قرآن کریم که هم اکنون در مسجد النبی (ص) وجود دارد با خط معروف و متداول شما کمی فرق دارد، این قرآن جدید است؟
بله، این قرآن را اخیراً تمام کردم و به چاپ رسید و از نظر من نسبت به قرآن قدیم از دقت بالاتری برخوردار است و به نظرم حرفهایتر است و از حیث قواعد خط اندکی فرق دارد. البته بعد از انتشار این قرآن، اعتراضات حفاظ قرآن برانگیخته شد مبنی بر اینکه این خط با قبلی فرق دارد و ما را به اشتباه میاندازد. من هم گفتم قرآن قبلی برای شما، حفاظ جدید از قرآن جدید حفظ کنند.
قرآن را به روایتهای مختلف کتابت کردم
شما بجز روایت حفص از عاصم، روایتهای دیگر را هم نوشتید؟
بله، من روایت قالون از نافع و روایت ورش از نافع را برای کشورهای شمال آفریقا نوشتم و نیز روایت دوری را برای اهل سودان. شما میتوانید این مصاحف را از فروشگاه چاپخانه مدینه تهیه کنید چون نزد من فقط روایت حفص از عاصم جدید است که به شما هدیه میکنم.
آیا شما تاکنون به رسمالخط املائی هم قرآن را نوشتهاید؟
خیر، من فقط به رسمالخط عثمانی مینویسم البته برای نمونه و مقایسه دو رسمالخط با یکدیگر فقط چند آیه اول سوره مبارکه مومنون را نوشتم.
رسمالخط عثمانی رسمالخط متداولی است که از زمان پیامبر(ص) استفاده میشود
آیا شما به توقیفی بودن رسم الخط عثمانی معتقد هستید؟
من با این مخالفم که قرآن بصورت رسمی با رسمالخط املائی (معاصر) چاپ شود چون رسمالخط املائی همواره به مرور زمان تغییر میکند و یا به عبارتی تکامل مییابد و نمیتوان قرآن را با خط متغیر نوشت. اما رسمالخط عثمانی، در صدر اسلام توسط اصحاب پیامبر (ص) نوشته شد و حتی غلطهای املائی آن، برای ما باید ارزش باشد و هنر آن است. باید از این رسمالخط محافظت شود نه اینکه آن را تغییر داد و من با نوشتن قرآن به رسمالخط املائی برای مدارس و به قصد آموزش موافقم گرچه دوست دارم حتی در مدارس هم از همان ابتدا رسمالخط عثمانی را آموزش دهند. البته شما از کلمه (توقیف) سوال کردید با این تفاصیل نظر من به توقیفی بودن رسمالخط عثمانی نزدیکتر است!!.
در خط شما وجود حرکات کوتاه (فتحه ، کسره ، ضمه) قبل از حروف مدی چه ضرورتی دارد؟ مثلاً در کلمه (کتاب) اگر فتحه قبل از الف را درج نمیکردید چه اتفاقی میافتاد؟ آیا زائد نیست؟
من خبر دارم که در ایران بیشتر این سوال مطرح است و نیز خبر دارم که قرآنی بدون این حرکاتی که اشاره کردید، چاپ شده و نسخهای از آن نزد بنده است. حرف شما منطقی و صحیح است اما شما میتوانید با یک نگاه به صفحه قرآنی که بدون حرکات مذکور چاپ شده است، متوجه شوید که زیبائی و ابهت خودش را از دست داده و همچون گنجشکی میماند که پرهای آن کنده شده است.
تذهیب و دیگر هنرهای قرآنهایم را پسرم انجام میدهد
آیا شما بر تهذیب دور صفحات ، رنگ زمینه قرآن، دور شماره آیات و .. نظارت دارید؟
خوشبختانه تمام این هنر زیبا را پسرم احمد با مشورت خودم انجام میدهد. وی لیسانس هنرهای زیبا و گرافیک است و در کارش بسیار وارد است.
آیا با دیگر خطاطان معروف ارتباطی دارید؟
بله، اغلب، دوستان من هستند. من در سال ۱۹۷۳ نزد خطاط بزرگ ترکیه استاد حامد الآمدی امتحان دادم و ایشان با خط خودشان گواهینامهام را نوشتند.
من استاد امیرخانی خطاط ایران را میشناسم و با ایشان ارتباط دارم. همچنین استاد هاشم البغدادی خطاط مشهور عراق دوستم است. اتفاقاً روزی هاشم قرآنی نوشت و آن را جهت چاپ به آلمان برد. در آلمان به ذهنش آمد که الفاظ جلاله (الله) با رنگ قرمز چاپ شود و چون آلمانها از فرق بین حرکات کوتاه آگاهی نداشتند، یک کلمه را از الفاظ جلاله الگو و نمونه گرفتند که مفتوح بود به این ترتیب کلیه اسماء جلاله در قرآن هاشم، مفتوح شد و هاشم خوشحال همراه با چندین کارتن قرآن برگشت و خوشبختانه هنگام برگشت، نزد من آمد و یک نسخه چاپی از قرآنش را به من هدیه کرد و گفت اولین هدیه را به تو میدهم. در همان جا متوجه اشکال آن شدم و گفتم اگر به این شکل توزیع میشد هیچکس چاپخانه را مقصر نمیدانست و برای تو مشکل بزرگی ایجاد میشد.
با همه خطوط آشنایی دارم
شما به جز خط نسخ و ثلث با خط دیگری هم آشنایی دارید
من با همه خطها آشنائی دارم و همه آنها را مینویسم ولی اعتقاد دارم هر خطاطی خطی را بهتر از سایر خطوط مینویسد و تخصص من بیشتر خط نسخ است و امیرخانی در نستعلیق ماهر است، البته یک نکتهای در مورد عدم رعایت نکات املائی در خط ایرانی عرض کنم و آن در نوشتن بعضی از کلمات است مثلاً نوشتن (اللهم صل علی محمد و آل محمد) نباید (صلعلی) روی هم باشد چرا که کاملاً غلط است و هیچ توجیهی ندارد و صحیح آنصل علی) است.
فرزند چپ دستم را مجبور کردم با دست راست بنویسد
ما شنیده بودیم که شما با دست چپ مینویسید آیا صحت دارد؟
خیر، من با دست راست مینویسم و معتقد هستم کسی که با دست چپ مینویسد سر قلم و نوشته خود را خوب نمیبیند بنابراین، به دقت دست راست نخواهد بود. یکی از بچههایم در کودکی با دست چپ مینوشت و او را مجبور کردم که با راست بنویسد و الان تمام کارهایش را با چپ انجام میدهد جز نوشتن را.
خاطره دیگری از سالهای کتابت قرآن دارید
بزرگترین خط من از حیث حجم زمانی بود که دولت لبنان از من خواستند بر روی دیوارهای داخلی و خارجی مسجد الحریری در بیروت آیاتی از قرآن را بنویسم من در آنجا به متراژ ۸۰۰ متر با خط ثلث آیات قرآن را نوشتم و از کارهای ماندگارم است.
در نمایشگاه قرآن تهران مسئول غرفه سوریه را با من اشتباه گرفته بودند و با وی عکس یادگاری میگرفتند
یک خاطره دیگر: در نمایشگاه قرآن کریم که چند سال پیش در تهران برگزار شده بود و خط من هم به نمایش گذاشته شده بود، مسول غرفه که اهل سوریه بود، برایم تعریف میکرد که مردم ایران خیلی شما را دوست دارند. چون خیلی از مردم مرا به جای شما اشتباه گرفتند و تصور کردند که عثمان طه من هستم و مرا میبوسیدند و عکس میگرفتند.
اسم عثمانطه در سودان متداول است و آنجا گمان میکنند من سودانی هستم
یک خاطره دیگر: اسم عثمان طه در سودان خیلی متداول است و از قضا من قرآنی را به روایت دوری برای آنها نوشته بودم و بعد از مدتی عدهای از مسولین آنها به دیدن من در مدینه آمدند وقتی مرا دیدند با تعجب گفتند: شما چرا سفیدی ؟!!
بعد از این صحبتها آقای مقدمی از اعضای گروه تلاوت قرآن زیبائی ارائه داد و استاد عثمان طه و فرزندش احمدشدیداً از این تلاوت متاثر شدند و بعد از آن تواشیح زیبائی در مدح اهل البیت علیهمالسلام اجرا کردیم که کل برنامه توسط فرزندش احمد فیلمبرداری شد. بعد از لحظاتی استاد عثمان گفت: که خانوادهام در خواست کردند تا دوباره بخوانید چون خیلی متاثر شدند ما نیز برنامه دیگری اجرا نمودیم که از اولی زیباتر بود.
سپس استاد عثمان گفت: اولینبار است که یک ایرانی سوالهای تخصصی از من میکند. مگر شما در زمینه رسمالخط سر رشتهای دارید؟
گفتم: رساله دوره فوق لیسانسم در مورد مقایسه رسمالخط عثمانی و رسمالخط املائی است. استاد گفت: رساله را به زبان عربی نوشتید یا فارسی؟
چون رشته تحصیلات بنده زبان و ادبیات عرب است به زبان عربی نوشتم.
استاد پرسید: آن را به صورت کتاب چاپ کردید؟
هنوز نه اما در آینده چاپ خواهد شد، ان شاء الله
استاد وعده داد: من با خط خودم عنوان آن را برای شما مینویسم.
گفتم: سپاسگزارم استاد و این برایم افتخار است. سپس با خط خود عنوان کتاب را با خط ثلث نوشتند.
استفاده استاد از ضربالمثلهای فارسی در سخنانش
جالب است استاد عثمان طه در خلال صحبتهایشان ضربالمثلهایی از جمله «بار کج به مقصد نمیرسد»، «آنچه که عیان است چه حاجت به بیان است»، «دروغگو حافظه ندارد»، «زبان پاسبان سر است» و... استفاده کردند.
سپس به زبان فارسی این جمله را گفت: من اگر در ایران بودم فارسیام بهتر میشد.
گفتم : یکی از منابع رسالهام کتاب دکتر محمد التونجی است. استاد گفت: محمد التونجی از دوستان بسیار نزدیکم است و ایشان از عوامل موثر در یادگیری زبان فارسی من است چون دکتر التونجی تحصیلاتش را در دانشگاه تهران به پایان رسانده و هم اکنون رئیس دانشکده زبان فارسی در دمشق است.
گفتم: عنوان کتاب قبلی من که در خصوص کاربرد مقامهای موسیقی عربی در تواشیح و قرائت قرآن است که توسط استاد زهیر المئینی اهل دمشق نوشته شده است، ایشان را هم میشناسید؟
بله خدایش رحمت کند.
مگر فوت شده است؟
بله، حدود هفت سال پیش. خط زیبائی داشت.
استاد عثمان طه دفتر دوران ابتدائی خودش را آورد و گفت: این خط دوران ابتدائی من است کلاس چهارم ابتدائی.
به گزارش فارس استاد دغاغله سال بعد دوباره به حج سفر میکند و مجدداً به دیدار شیخ عثمانطه میرود که در ادامه به تشریح دیدار دومش با شیخ عثمان طه پرداخت.
سال بعد دوباره توفیق سفر حج نصیبم شد و با تعدادی از چهرههای قرآنی از جمله استاد غلامرضا شاهمیوه اصفهانی به حج مشرف شدیم و در زمان حضور در مدینه تصمیم گرفتیم دیداری با شیخ عثمان طه داشته باشیم. موضوع را با یکی از دوستان مطرح کردیم تا هماهنگی لازم را جهت حضور ما در منزل شیخ انجام دهد.
استاد عثمان طه تازه از سفر جده برگشته بود و عدّهای از بستگانش از سوریه به میهمانیش آمده بودند از این رو تنها وقت ملاقاتی که توانستیم وی بگیریم زمان بین نماز مغرب و عشاء بود که باتوجه به اینکه در عربستان دو نماز با فاصله اقامه میشود زمان نسبتاً مناسبی برای ملاقات با شیخ بود و به همراه استاد شاه میوه به منزل شیخ رفتیم.
پس از سلام و احوالپرسی و خوش و بش به استاد گفتم که ایرانیان هنر دوست و هنر شناس هستند و قدر شما را خوب میدانند و شما را دوست میدارند.
قرآن کمعلامت ایرانیها مورد پسندم نیست اما اگر تلاوت را راحت میکند مانعی ندارد
سپس قرآن کم اِعراب را که با خط کامپیوتری و برگرفته از خط عثمان طه بود به ایشان نشان دادم و نظرش را در این مورد پرسیدم استاد گفت: خط که تقریباً همان است (رسم عثمانی) اما کم بودن اِعراب را نپسندید و گفت: اگر در ایران به این شکل تلاوتش راحتتر است مانعی ندارد اما این کار در کل ایراداتی دارد. استاد این را هم اضافه کرد که طرح کم کردن اِعراب از قرآن طرح جدیدی نیست و قبلاً هم مطرح بوده خصوصاً حذف سکون خیلی مطرح بود اما به نتیجه نرسید زیرا به یاد دارم حدود 20 کلمه از قرآن استخراج کردم که درصورت حذف سکون به دو شکل امکان خواندنشان وجود خواهد داشت.
گفتم: مثل کلمه «یلوون» که اگر سکون لام برداشته شود؟ گفت: بله این یکی از آنهاست، گفتم: دیگر کدام کلمات هستند، گفت: الان حضور ذهن ندارم اما سعی میکنم آنها را پیدا کنم.
من بیاد دارم که قبل از جنگ ایران و عراق، دو آیتالله از ایران به همراه شیخ عبدالحمید المهاجر نزد من در سوریه آمده بودند و با خود قرآنی آورده بودند که از حیث خط زیبا نبود و کاتب آن کارهای جالبی انجام داده بود از قبیل اینکه حرف اولِ سطرِ اول با حرفِ اولِ سطرِ آخر یکسان بود و همچنین حرف اول سطر دوم با حرف اول سطر دوم از پایین (سطر ما قبل آخر) و به همین منوال تمام سطور چنین بودند. نام خطاط را که ایرانی است بخاطر ندارم. گفتم: آن دو نفر چه کسانی بودند؟ گفت که اسامی آنها را هم بخاطر ندارم فقط یادم است که دختر خانمی که همراه آنها بود و ظاهرا ًدختر یکی از آنها بود (طاهره) نام داشت و دلیل فراموش نکردن اسم این دختر به این جهت بود که چنین اسمی زیبا به ذهنم خطور نکرده بود.
بیان دلیل حذف «لا» از علائم وقف قرآن توسط عثمانطه
در ادامه به موضوع حذف «لا» از علائم وقف اشاره کردم و گفتم:
اگر شما با حذف بعضی از علایم مخالف هستید و حرکت اصلاحی را ناخوش میدانید پس چرا در قرآن جدید علامت «لا» را از علایم وقف حذف کردید؟
گفت: هر حذفی ممکن است موفق نباشد مثل حذف سکون و درست است که اخیراً از ما خواستند که از علایم وقف، «لا» را حذف کنیم ولی دلیل آن به این جهت بود که به اعتقاد اهل سنت وقف بر جائی که «لا» داشته باشد حرام است و این مساله برای خیلی از مردم مشکلساز شده بود چون ممکن است نفس انسان نکشد و بدین ترتیب مرتکب عمل حرام شود. این دلیل اصلی است گرچه بعضی فکر میکنند که دلیل حذف «لا» این است که ما در تلاوت مثلاً «یا ایها الذین امنوا ..» نمیتوانیم بر «یا» وقف کنیم و نیز نمیتوانیم بر «ایّها» وقف کنیم و همچنین نمی توانیم بر«الذین» وقف کنیم پس باید همه جای قرآن پر از علامت (لا) باشد که ممکن نیست. البته من این دلیل را بیشتر میپسندم.
خط مرحوم نیریزی زیبا است اما نظم دقیق ندارد
سپس خط مرحوم نیریزی را به ایشان نشان دادم و توضیحات لازم را در مورد این خط و ویرایش کامپیوتری و.. به ایشان دادم
نظرشان این بود: خط زیبائی است و خصوصاً که خطاط آن قدیمی است ارزش دیگری پیدا میکند اما شما با یک نگاه به صفحه، متوجه میشوید که خالی از نظم دقیق است و این مساله به یکنواختی ظاهری آن لطمه میزند و من از خط نسخ ایرانی خط استاد موحّد را بیشتر میپسندم. اگر باز خوب دقت کنید متوجه میشوید که از شیوه غیر متداول برای نوشتن همزه مکسور استفاده کرده است مثلاًً در کلمه (الخائضین) قاعده مشهور این است که کسره زیر حرف نوشته شود نه زیر همزه. البته خود این، برای خودش یک سبک است.
بعد از آن کتاب دعای کمیل حضرت علی(ع) را که همراه با ترجمه با خط نستعلیق آقای فلسفی به تحریر در آمد بود به ایشان نشان دادم. استاد کار را پسندید و تقریباً تمام صفحات را به دقت نگاه کرد و خط نستعلیق متن عربی و متن فارسی و حاشیهها و تذهیب را به دقت نگاه میکرد سپس خط نستعلیق آقای سلحشور را به ایشان نشان دادم که مناجات امام علی(ع) را کامل با ترجمه و تذهیب زیبا نوشته بودند و کتابی با کیفیت بالا در چاپ و نظم رنگها در آمده بود.
خیره شدن شیخ به خط آقای سلحشور کاتب نهجالبلاغه
استاد عثمان طه به محض اینکه خط آقای سلحشور را دیدند به شکل عجیبی به خط خیره شدند و شدیداً متاثر شدند و گفتند فوقالعاده زیبا و محکم است. بسیار جذّاب است ایشان از نظر من شاگرد خوبی برای عُماد الحسن بشمار میرود.
سپس اضافه کرد: که خط زیبا واقعاً فضل الهی است و اگر بگویم خط آقای سلحشور از امیرخانی هم چشم گیرتر است شاید گزافه نگفتم.
قرآن با خط نسخ زیباست و کتابت آن با دیگر خطوط فقط در همان کشور مورد استقبال قرار میگیرد
سپس نمونهای از صفحات قرآن که با خط نستعلیق توسط آقای امیدبخش نوشته شده بود به ایشان نشان دادم و گفتم:
ضمن اینکه نظر خودتان را در مورد این خط که خط یک جوان ایرانی است میدهید، بفرمائید اگر قرآن کریم را با خط نستعلیق بنویسیم چگونه خواهد بود؟
گفت: آقای امید بخش قوی و زیبا نوشتند خصوصاً که به رسم عثمانی نوشتند و آینده خوبی دارند ولی باید بیشتر دقت کنند و خط خودشان را به خط امیرخانی نزدیکتر کنند. اما در مورد این ایده که کُلاً قرآن با خط نستعلیق نوشته شود، باید بگویم که اولاً قبلاً قرآن با خط نستعلیق در ایران نوشته شده و من آن را دیدهام اما شما باید ارزیابی کنید که آیا از آن استقبال میشود یا نه ؟ من فکر میکنم اگر هم استقبال شود فقط در ایران استقبال میشود چون قرآن با نسخ، زیباست البته خط نستعلیق خیلی زیباست اما نه برای قرآن، زیرا تشکیلهها (حرکات) را نمیپذیرد و... الان شما ببینید خط پاکستانی را فقط پاکستانیها میپسندند.
آقای شاه میوه سوال کردند: تاکنون در عربستان چند قرآن به خط خودتان نوشتید که چاپ شده است؟ ایشان گفتند: پنج قرآن با خط من چاپ شده است که 2 قرآن حفص و 3 قرآن با روایات دیگر شامل ورش، قالون و دوری عن ابی عمرو.
در عربستان تعهد دارم که به خارج نروم و سفارش نپذیرم
اگر از شما دعوت رسمی بعمل آید به ایران تشریف می آورید؟
من محدودیت زیادی دارم و ضمن تعهدات من این است که به خارج نروم و سفارشی را نپذیرم. سپس اضافه کرد که قبلاً وقتی من و آقای امیرخانی در استانبول بودیم به من پیشنهاد کرد که نهجالبلاغه را من با خط نسخ بنویسم و ایشان باخط نستعلیق ترجمهاش را بنویسند ولی وقتی از هم جدا شدیم این مساله هم فراموش شد. گفتم: الان که دیر نشده است هم شما هستید وهم آقای امیر خانی! ایشان گفت: که آقای امیرخانی الان باید خیلی پیر شده باشد چون من یادم است که در استانبول همیشه راه رفتن را بر سوارشدن ماشین ترجیح میداد و غذا هم کم میخورد و شاید وزن ایشان بیشتر از پنجاه کیلو نمیشد!
گفتم: استاد این صحبت شما حاشیهای است ما در مورد نوشتن نهجالبلاغه بخط نسخ استاد عثمان طه صحبت میکنیم. سپس گفتم: میخواهید این پیشنهاد را مجدداً از زبان دوست قدیمیتان آقای امیرخانی بشنوید؟ ایشان نگاهی به نوه یک سالهاش کرد و گفت: میدانید اسم این پسر هم عثمانطه است؟
آقای شاه میوه گفت: ان شاء الله مثل عثمان طه بار آید.
گفتم: استاد پاسخ بنده را ندادید سپس متوجه احمد (فرزندش) شدم که چند حاشیه زیبا و تذهیب دور قرآن را نزدیک آورد و ضمن اینکه توضیح میداد که این کار من است، در لابهلای صحبتهایش و با صدای آهسته گفت: پدرم الان جواب شما را نخواهد داد زیاد بر این سوال پافشاری نکنید!!
استاد عثمان طه به خاطراتش ادامه داد که آقای امیرخانی تخم مرغ نمیخورد و فقط پنیر را دوست میداشت و... سپس در مورد حج سوال کرد و مسائل حلق و تقصیر و...
اذان عشاء سرداده شد و استاد عثمان طه گفت: من معذرت میخواهم که کُند صحبت میکنم.
گفتم: من متوجه شدم که لب پائین شما ورم کرده!
گفت: مدتی پیش از پله افتادم و لبم پاره شد و بیش از ده بخیه خورد. ما نیز برای بهبودی ایشان دعا کردیم و خواستیم که رفع زحمت کنیم.
هنگام خدا حافظی احمد گفت: پدرم در مورد پیشنهاد شما باید با کسی مشورت کند و بعداً جوابش را میدهد...
منبع: الف
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.alef.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «الف» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۱۱۰۳۰۴۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نیکا شاکرمی کیست؟ او چگونه از دنیا رفت؟
به گزارش «تابناک»، نیکا شاکرمی متولد ۱۰ مهر ۱۳۸۴ بود که در شهریور ۱۴۰۱ درگذشت. گفته می شود او یکی از معترضهای نوجوان شرکتکننده در اعتراضات سراسری ۱۴۰۱ ایران بوده است که به طرز نا معلوم کشته شده است.
او تا سال قبل از مرگ در فردیس زندگی میکرد و برای تحصیل به تهران مهاجرت کرد. او به هنر علاقه داشت و در تهران در هنرستان تحصیل میکرد.
نحوه مرگ
نیکا شاکرمی ۲۹ شهریور ۱۴۰۱ در بلوار کشاورز تهران مفقود شد. ۷ مهر ۱۴۰۱ جسد او در کهریزک توسط خانوادهاش شناسایی شد.
دایی مادر مرحوم نیکا شاکرمی میگوید: نظر شخصی بنده این است که سیستمهایی که بهدنبال آشوب در کشورند این نوجوان را در فضای مجازی شناسایی کرده و از پروژه کشتهسازی و تحریک قومیتی استفاده کردهاند.
روایت خبرگزاری تسنیم از مرگ نیکا
خبرگزاری تسنیم در این باره نوشت: 30 شهریور ماه جاری،کشف پیکر بیجان دختر 17سالهای در حیاط خلوت یک خانه در خیابان لبافی چهارراه امیراکرم در منطقه انقلاب، به مرکز فوریتهای پلیسی 110 گزارش داده شد.
با اعلام این خبر، بازپرس ویژه قتل دادسرای ناحیه 27 (امور جرائم جنایی)، تیمی از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی و تیم تشخیص هویت پلیس آگاهی بههمراه متخصصان پزشکی قانونی راهی محل حادثه شدند و تحقیقات ابتدایی را آغاز کردند.
تیم جنایی پس از حضور در محل حادثه با جسد دختر 17ساله مجهولالهویه مواجه شدند که بر اثر سقوط از پشتبام خانه مجاور به حیاط خلوت خانه موردنظر فوت کرده بود.
تحقیقات ابتدایی نشان داد کولهپشتی و گوشی موبایل متوفی، روی سکوی پشتبام خانه چهارطبقه مجاور قرار دارد که در ادامه با اقدامات دایره تشخیص هویت پلیس آگاهی و با توجه به اعلام فقدانی خانواده متوفی به پلیس آگاهی، مشخص شد که نام دختر فوتشده "نیکا شاکرمی" است.
تیم جنایی که در جریان تحقیقات متوجه دوربینهای مداربسته خیابان لبافی شده بودند به بازبینی آن پرداخته لحظه به لحظه تردد این دختر جوان را مشاهده کردند که در ادامه مشخص شد متوفی ساعت 22 شب حادثه (29 شهریور ماه) روبهروی خانه موردنظر قرار گرفته و پس از زدن زنگ یکی از واحدها، لحظهای بعد درب باز شده و او وارد ساختمان مذکور شده است.
در ادامه مشخص شد 8 نفر بهعنوان کارگر داخل این ساختمان که کاربری تجاری (تولیدی پوشاک) و مسکونی دارد، حضور داشتند و در پارکینگ در حال استراحت بودند که این 8 مرد در تحقیقات ابتدایی عنوان کردند از طریق همسایهها و حضور مأموران پلیس از این حادثه مطلع شدند و دختر جوان را مشاهده نکردهاند.
بازپرس جنایی پس از دریافت این اطلاعات مهم، به کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی دستور داد این 8 مرد را دستگیر کنند و دوربینهای دیگر واقع در اطراف محل حادثه را مورد بازبینی قرار دهند.
توضیحات سرپرست دادسرای جنایی تهران درباره پرونده نیکا شاکرمی
محمد شهریاری سرپرست دادسرای جنایی استان تهران درباره جزییات پرونده نیکا شاکرمی اظهار کرد: ساعت ۷:۳۰ روز چهارشنبه ۳۰ شهریور ماه، ساکنین ساختمانی در چهار راه امیر اکرم متوجه جسد خانم جوانی در حیاط منزل خود میشوند که بلافاصله موضوع را به کلانتری منطقه اطلاع میدهند. اکیپهای تخصصی صحنه به محل اعزام و متوجه میشوند این خانم از ساختمان مجاور به حیاط این منزل پرتاب شده است.
شهریاری با اشاره به اینکه کوله پشتی این خانم در پشت بام ساختمان مجاور کشف شد، بیان کرد: جسد بلافاصله به عنوان شخص مجهول الهویه به پزشکی قانونی منتقل شد.
سرپرست دادسرای جنایی استان تهران بیان کرد: پزشکی قانونی با دستور مقام قضایی کار کالبدشکافی و اخذ نمونههای سم شناسی و آسیب شناسی را انجام داد.
شهریاری گفت: در آزمایشهای کالبد شکافی و معاینه جسد، آثار شکستگیهای متعدد در ناحیه لگن، سر، اندامهای فوقانی و تحتانی، دستها و پاها و در رفتگی لگن مشاهده شد که نشان میدهد فرد از بلندی پرت شده است. طبق استعلامهای گرفته شده هم مشخص شد فرد به پایین پرتاب شده است.
وی با بیان اینکه در معاینات پزشکی قانونی آثار گلوله و ساچمه در بدن جسد مشاهده نشده است، تصریح کرد: همسایگانی که جسد در آن ساختمان کشف شده اعلام کردند که ساعت ۳ بامداد متوجه صدایی شدهاند اما متوجه سقوط این خانم نشدهاند.
سرپرست دادسرای جنایی استان تهران با بیان اینکه سرانجام هویت جسد با نام نیکا شاکرمی ۱۷ ساله تعیین شد، گفت: ساختمانی که کوله پشتی این خانم در آن کشف شد مراحل ساخت پایانی را طی میکرد و ۲ کارگاه تولید پوشاک در آن فعال است و کارگرانی در ساختمان مشغول کار و نگهبانی بودند.
شهریاری بیان کرد: با بررسی فیلم دوربینهای محل مشخص شد در بامداد روز حادثه خانم نیکا شاکرمی با کوله پشتی همراه وارد ساختمان میشود و زنگی زده نمیشود زیرا ساختمان نیمه کاره بوده و درب با هل دادن باز شده است.
وی افزود: بررسیها نشان داده است منزل خاله خانم شاکرمی در کوچه مجاور این ساختمان و ۲ پلاک بالاتر از محل کشف جسد است. هنوز انگیزه ورود این خانم به ساختمان نیمه کاره مشخص نشده است.
انتشار تصاویر و مستندات جدید از جزئیات پرونده مرگ نیکا شاکرمیرسانههای معاند جمهوری اسلامی ایران به سرکردگی شبکه انگلیسی بیبیسی درباره مرگ نیا شاکرمی دختر ۱۶ سالهای که در ۲۹ شهریور ۱۴۰۱ جان باخت، اردیبهشت 1403 هیاهوی جدیدی به راه انداخته و با ارایه اطلاعاتی ناقص، غیرموثق و نامستند، ادعاهای جدیدی را مطرح کرده اند تا از این مسیر به حیات از دست رفته جریان ضدانقلاب تنفس مصنوعی بدهند.
در همین راستا، خبرگزاری قوه قضاییه روز پنجشنبه - ۱۳ اردیبهشت - در گزارشی جزئیات و تصاویر بیشتری را درباره مرگ نیکا شاکرمی منتشر کرد؛ در این گزارش آمده است: در پی انتشار گزارش اخیر بیبیسی جهانی و طرح ادعاهای جدید با اسناد جعلی، میزان یک بار دیگر ضمن مرور گزارشهای پیشین؛ برگهایی از این پرونده را مجدد مورد بررسی قرار داده و این بار اسناد جدیدی از مرگ نیکا شاکرمی منتشر میکند زیرا موضوع مرگ نیکا شاکرمی یکی از رویدادهای سال ۱۴۰۱ بود که تاکنون بارها دستمایه ارائه روایتهای ناصحیح و جعلی شده است.
نگاهی به گزارشهای یاد شده با موضوع نیکا شاکرمی در اینترنشنال، بیبیسی و سیانان بهعنوان سردمداران تهیه گزارشهای جعلی از مرگ نیکا شاکرمی واقعیت عجیبی را نشان میدهد؛ همه این گزارشها مدعی استناد به اسناد محرمانه و موثقی هستند که در کنار هم قرار دادن آنها تناقضهای زیادی از ادعاهای مطرح شده نشان میدهد.
واقعیت واضح و آشکار این است که گزارشهای تحقیقی به اصطلاح خبرنگارانی با ادعای دست یافتن به اسناد محرمانه، اسناد پنهان شده یا اسناد بسیار محرمانه بهویژه درباره زنان و دختران ایرانی، رویهای است که با اهداف خاصی از سوی رسانههای غربی صورت میگیرد.
در جدیدترین مورد، سرویس جهانی خبرگزاری بیبیسی گزارشی ظاهرا تحقیقی را با عنوان «اسناد محرمانه در رابطه با مرگ نیکا شاکرمی» منتشر کرده است.
بیبیسی جهانی در این گزارش مدعی شده با بررسی اسناد متعدد ماهها تلاش کرده است تا همه جزئیات مربوط به این پرونده را بررسی کند. با وجود این ادعا، گزارش جدید بیبیسی دارای تناقضهای درونی و حتی تناقضهایی با دیگر به اصطلاح گزارشهای تحقیقی است که دیگر رسانههای ضد ایرانی، درباره نیکا شاکرمی، منتشر کردهاند.
گزارش به اصطلاح تحقیقی بیبیسی جهانی درباره نیکا شاکرمی، نشان داد که این رسانه برخلاف ادعاهای خود و آنچه در رسانهها مطرح میشود، یک رسانه متعهد به حقیقت و واقعیت نیست و به ابتداییترین اصل یک گزارش مستند به منبع و اسناد که همان امکان راستیآزمایی و اعتبارسنجی آنها است، توجهی نداشته و ندارد.
اصل ماجرا چیست؟
در سال ۱۴۰۱ زمانی که ابهاماتی درباره مرگ نیکا شاکرمی مطرح شده بود، گزارشی از سوی قوه قضاییه به همراه اسناد و مدارک مرتبط با پرونده منتشر شد که به استناد تحقیقات پلیسی و قضایی تهیه شده بود.
اکنون و در پی انتشار گزارش اخیر بیبیسی جهانی و طرح ادعاهای جدید با اسناد جعلی، میزان یک بار دیگر ضمن مرور گزارشهای پیشین؛ برگهایی از این پرونده را مجدد مورد بررسی قرار داده و این بار اسناد جدیدی از مرگ نیکا شاکرمی منتشر شده است.
این اسناد شامل عکسهایی از محل پیدا شدن جسد و اطلاعاتی از روند تشکیل پرونده است که پیشتر به دلیل حفظ حریم خصوصی متوفی و خانواده اش منتشر نشده بود، اما با طرح ادعاهای جدید که متاسفانه رد پای برخی اعضای خانواده نیز در آنها مشاهده میشود اسناد معتبر موجود در پرونده منتشر شده و انتظار میرود چنانچه افرادی ادعایی مغایر با اسناد منتشر شده در این گزارش دارند با سند و مدرک معتبر آنها را مطرح نمایند.
ماجرای ادعای رها شدن جسد در اتوبان یادگار امام (ره) چیست؟!
ابتدا به سراغ قاضی شهریاری سرپرست دادسرای جنایی تهران رفتیم و از او درباره مهمترین ادعای مطرح شده پرسیدیم: آیا در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ گزارش پیدا شدن جسد دختری مجهولالهویه یا با هویت مشخص در خیابان تیموری یا حتی یکی از خیابانهای فرعی بزرگراه یادگار امام به دادسرای جنایی اعلام شده بوده است؟
قاضی شهریاری در این باره گفت: در تاریخ مورد اشاره هیچ گزارشی مبنی بر پیدا شدن جسد چه با هویت مشخص و چه مجهولالهویه در خیابان تیموری یا مکانی که مورد اشاره رسانه انگلیسی است به دادسرای جنایی واصل نشد، اما در مورد مرحومه نیکا شاکرمی، در ساعات ابتدایی پس از کشف جسد در سیام شهریور ماه ۱۴۰۱ بازپرس با توجه به حساسیتهای موجود به دلیل روزهای پرالتهاب پس از فوت مهسا امینی، یکی از سرتیمهای پرسابقه و بسیار حاذق را به منظور بررسی حادثه به صحنه اعزام میکند.
قاضی شهریاری درباره مشخصات و ویژگیهای سرتیم صحنه میگوید: این فرد یکی از مجربترین سرتیمهای بررسی صحنه تهران است که ۲۰ سال سابقه خدمت داشته و بیش از ۵ هزار صحنه فوت و جسد را بررسی کرده و گزارش نوشته است.
به گفته سرپرست دادسرای جنایی تهران در تماس اهالی محل با پلیس ۱۱۰ عنوان میشود جسد یک دختر مجهولالهویه در حیاط یک ساختمان افتاده است.
در پی دستور قضایی و حضور سرتیم بررسی صحنه، محل کشف جسد مورد بازرسی قرار میگیرد و در اولین تماس سرتیم بررسی صحنه با بازپرس (تا پیش از رسیدن بازپرس پرونده به محل حادثه) عنوان میشود جسد دختری در حیاط خانه افتاده است و در بررسیهای دقیق از پشت بام مشرف به حیاط مشاهده شد یک عدد کوله پشتی و یک دستگاه گوشی موبایل روی تیرآهن گذاشته شده بود.
همچنین تهسیگارهایی روی پشت بام قابل مشاهده بود که حکایت از سیگار کشیدن متوفیه در پشت بام داشت. محتویات کوله پشتی در حال صورتجلسه شدن است و صحنه تا زمان حضور شما (بازپرس) دست نخواهد خورد.
سرتیم در ادامه میگوید: حدس من این است که متوفیه از ارتفاع سقوط کرده و همین سقوط از ارتفاع منجر به فوت وی شده است.
سرتیم بررسی صحنه در گزارشی که براساس اظهارات اهالی و عوامل کلانتری نوشته اشاره کرده: اهالی واحد همکف ساختمان حدودا ساعت ۵ صبح، صدای مهیبی را شنیده، اما به خیال اینکه گربه است به آن توجه نمیکنند و چند ساعت بعد که به حیاط مراجعه میکنند، متوجه جسد متوفیه میشوند.
در این گزارش، سرتیم بررسی تاکید میکند که اظهارنظر نهایی منوط به نظریه پزشکی قانونی است.
قاضی شهریاری در ادامه میگوید: تحقیقات محلی، تحقیق از افراد ساختمان محل فوت و مجاورین نشان میدهد که در زمان شنیده شدن صدای سقوط هیچگونه صدای درگیری یا مشاجره شنیده نشده بوده است.
این مقام قضایی با بیان اینکه کوله پشتی در محل حادثه قرار داشت و گوشی جایی قرار داده شده بود که تنها با مساعدت آتش نشانی امکان دسترسی به آن فراهم شد، در توضیح صحنه حادثه گفت: گوشی در حالت پرواز قرار داشت و در حال پخش آهنگی خارجی بود.
کار تحقیقات میدانی به همینجا ختم نمیشود. قاضی شهریاری بعد از بالا گرفتن ادعاها در مورد شاکرمی خودش هم سه مرتبه در محل پیدا شدن جسد نیکا حاضر میشود و جوانب مختلف را بررسی میکند، از بررسی دوربینهای مداربسته در محل گرفته تا تحقیقات مفصل از اهالی محل و افرادی که گزارش پیدا شدن جسد را داده بودند.
تا اینجای کار تیم بررسی صحنه و بازپرس با یک جسد مجهولالهویه روبرو هستند. مجهولالهویه به این دلیل که بعدها و پس از شناسایی مرحومه شاکرمی مشخص میشود که وی به دلیل شرکت فعال در آشوبهای آن روزها مدرک شناسایی با خود حمل نمیکرده است.
بر همین اساس از جسد تصویربرداری شده و تصویر آن به اداره آگاهی ارسال و در سامانه فقدان پلیس بارگذاری و سپس جسد برای معاینات دقیقتر به پزشکی قانونی منتقل میشود.
پزشکی قانونی باتوجه به حساسیتهای آن روزها و شایعات متعددی که پیرامون این مرگ مطرح شده بود، بنا به درخواست مقام قضایی مسئله تجاوز را بررسی و با قاطعیت اعلام میکند آثاری دال بر تجاوز مشاهده نشد.
از قاضی شهریاری در مورد روند طی شده پس از پیدا شدن جسد مجهولالهویه میپرسیم. او میگوید برای اولین بار نسرین شاکرمی مادر نیکا در تاریخ چهارم مهرماه ۱۴۰۱ به دادسرا مراجعه کرده و در یک مرقومه کتبی از عدم مراجعت فرزندش به منزل خبر داد.
پس از این مراجعه، شهریاری در نامهای خطاب به اداره چهارم پلیس آگاهی میگوید نسبت به اخذ و پیوست کپی اسناد هویتی فقدانی خانم نیکا شاکرمی اقدام شود.
پس از این موضوع، نسرین شاکرمی ۳ روز مراجعه به مراجع انتظامی را به تاخیر میاندازد تا اینکه در تاریخ ۷ مهر ۱۴۰۱ وی پس از مراجعه به کلانتری فلسطین با توجه به محتویات پرونده و اظهارات انجام شده، به اداره فقدان معرفی میشود.
نسرین شاکرمی در همان روز هفتم مهرماه به همراه برادر خود به اداره فقدان پلیس آگاهی مراجعه کرده و با توجه به عکسهای بارگذاری شده از جسد نیکا که پیش از این مجهولالهویه بوده است او را شناسایی میکند. در اداره آگاهی مشخصات جسد و محل پیدا شدن آن به دایی و مادر نیکا شاکرمی اعلام میشود. در صورتجلسه اولیه که مادر نیکا به دلیل احوالات نامناسب آن را امضا نمیکند از طرف دایی و مادر او عنوان میشود که جسد شناسایی شد. حالا جسد مجهولالهویه سیام شهریور ماه ۱۴۰۱ شناسایی شده است: نیکا شاکرمی.
جسد نیکا شاکرمی در تاریخ نهم مهرماه تحویل خانواده میشود. با توجه به مصاحبههای خاله نیکا و حواشی رسانهای به پا شده در آن روزها، نام نیکا یکی از پرتکرارترین خبرهای فضای مجازی آن روزها بوده است. با این حال پرونده قضایی تشکیل و تحقیقات آغاز شده بود.
آتش شاکرمی (خاله نیکا) یکی از افراد مورد تحقیق قرار گرفته در این پرونده است. در یک مورد از او پرسیده شده با وجود اینکه بالاترین مقام قضایی دادسرای جنایی تهران در تاریخ ۴ مهرماه دستور صریح و مشخص به اداره آگاهی داده است چرا خانواده تا تاریخ هفت مهر به آگاهی مراجعه نکردند که آتش شاکرمی در پاسخ به این سوال میگوید: جوابی ندارم.
چرا جسد نیکا مجهولالهویه بود؟
شهریاری در پاسخ به این سوال و در توضیحات بیشتری میگوید: قبلا اشاره کردم، او به دلیل شرکت فعالانه در آشوبهای سال ۱۴۰۱ هیچ اوراق هویتی با خود حمل نمیکرد. همچنین هیچ سابقه قضایی نداشت، بنابراین در بانک اطلاعاتی ما هیچ تصویر یا سندی از وی وجود نداشت، این موارد نشان میدهد مرحومه در حین و قبل از اغتشاشات هیچگاه دستگیر نشده است. حتی پس از کشف جسد تیم بررسی صحنه از وی اثر انگشت گرفته و در سامانههای مرجع جست و جو میکنند، اما او هیچ سابقه بازداشت، دستگیری و یا پرونده قضایی نداشته است.
رد قاطع ادعای تجاوز
در جریان پرونده، مادر نیکا شاکرمی با توجه به در نظر گرفتن فرضیه قتل، شکایتی مطرح میکند، بازپرس بلافاصله در دستور قضایی مشخص از اداره کل پزشکی قانونی تهران میخواهد در سه مورد اظهار نظر کند.
اداره کل پزشکی قانونی استان تهران در تاریخ دهم آبان ۱۴۰۱ در نامهای به مقام قضایی اعلام میکند: ۱. با توجه به الگو، پراکندگی و شدت صدمات نحوه حدوث با حادثه سقوط مطابقت بیشتری دارد. ۲. در معاینه اعضای بدن، صدمات منطبق بر درگیری یا صدمات دفاعی مشاهده نشده است. ۳. در معاینه ناحیه تناسلی، آثاری مبنی بر تجاوز یا برقراری رابطه جنسی مشهود نبوده است.
با وجود اینکه پیشتر قاضی شهریاری توضیحات مفصلی در مورد اینکه در آن زمان جسدی در محل ادعایی بیبیسی پیدا نشده است داده بود، اما خبرنگار میزان باز هم یک سناریو محتمل را بررسی کرد؛ اینکه جسدی در خیابان تیموری یا هر محلی که مورد ادعای بیبیسی انگلیسی است رها شده و سپس به خانه محل پیدا شدن جسد نیکا منتقل شده باشد.
شهریاری میگوید: این فرضیه اصلا صحت ندارد. ما در همان روزهای اولیه هم فیلم ورود نیکا به ساختمان را منتشر کردیم. نیکا شاکرمی با پای خودش و در ساعت ۰۰.۰۳ بامداد سیام شهریور ماه به ساختمان محل پیدا شدن جسدش وارد شده بود. بررسی دوربینهای مدار بسته به ما نشان داد او با پای خودش به محل مراجعه کرده است و فیلمها هم منتشر شد. حتی یادم میآید مادر نیکا بعدها در مصاحبهای گفته بود این دختر من نیست. ما هنگامی که از دوست نیکا دعوت کرده بودیم تا تحقیقات تکمیل شود، بازپرس فیلم مورد اشاره را به او نشان داده و از او در مورد فرد حاضر در فیلم پرسیده بود، او تایید کرد که فرد حاضر در فیلم نیکا شاکرمی است.
آیا نیکا شاکرمی خودکشی کرده است؟
در گزارش پیشین درباره پرونده نیکا شاکرمی به موضوع خودکشی اشاره شده بود. علاوه بر مکالمات آخر نیکا با مادرش که تصریح بر قصد وی برای خودکشی دارد و اسناد آن قبلا منتشر شده، مکالمه اینستاگرامی او با فروشنده قرص کشنده برنج که معمولا برای خودکشی استفاده میشود نیز، یکی از مواردی بود که در تلفن همراه او وجود داشت و تصاویر آن نیز منتشر شد.
همچنین علاقه نیکا به حضور در ارتفاع که از سوی خاله او نیز تأیید شد و در کنار آن پیشنهاد او به دوستش برای خودکشی از طریق سقوط از ارتفاع، به عنوان مطمئنترین راه خودکشی، دو نکته مهمی بود که در تحقیقات مشخص شد. دوست صمیمی نیکا میگوید او در مورد خودکشی به شیوه سقوط از ارتفاع اعتقاد داشته و عنوان میکرده بهترین راه برای تمام شدن موفقیت آمیز یک خودکشی سقوط از ارتفاع است.
پس از طی روند قانونی پرونده در دادسرا در نهایت بازپرس پرونده با بررسی تمامی قرائن، شواهد، اقاریر، اظهارات، مستندات و ... نسبت به شکایت مادر نیکا شاکرمی مبنی بر قتل دخترش قرار منع تعقیب صادر میکند. با اعتراض خانواده مرحومه پرونده برای بررسی به دادگاه کیفری یک تهران ارجاع میشود و دادگاه هم پس از بررسیهای نهایی و متقن، رای دادسرا را در تاریخ ۲۳ دی ۱۴۰۲ عینا تایید میکند و برای فرجامخواهی مهلت ۲۰ روزه تعیین میکند.
با عدم مراجعه خانواده شاکرمی برای فرجامخواهی در دیوان عالی کشور نهایتا پرونده بسته میشود و این بدان معنا است که از نظر دستگاه قضایی، ماجرای تاثر برانگیز مرگ نیکا شاکرمی بعد از بررسیهای گسترده و چند مرحلهای، یک اقدام به خودکشی متاسفانه موفق بوده است.